رقص قَلَم، رویِ بَلَم

نویسنده / شاعر......

رقص قَلَم، رویِ بَلَم

نویسنده / شاعر......

نقاشی تصویر نمایه مربوط به نقاش محترمه دوست خوبم خانم نشمین ریاضی میباشد

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان

۲۶۸ مطلب توسط «فهیمه مستفشار» ثبت شده است

 

 

فهیمه مستفشار
تو با منی
همیشه و همه جا
این که با من 
در پیاده رو قدم می زند
و ابرها را در قاب پنجره می نشاند
وآنقدر در خیال من است
که یک بشقاب اضافه می آورم
ولیوانی اضافه
و سیگارم را با او قسمت می کنم
وشعرهایم را
و فیلم مورد علاقه اش را می گذارم
و می گذارم آنقدر نزدیک شود
که از مرز لب هایم بگذرد
او گاهی دستم را می گیرد
وروی صندلی دونفره ی اتوبوس  می نشاند
ودر مسیری نامعلوم
درخت های کنار جاده از ما دور می شوند!
از: فرسا عمران
فهیمه مستفشار

سلام همراهان وبلاگ رقص قلم روی بلم.. سپاسگزارم از حضور و نگاه قابل احترامتان..قسمت ارسال نظرات فعال شد و بدون ثبت نام قادر خواهید بود نظرات خودتان را ارسال بفرمایید.با احترام

فهیمه مستفشار

زمزمه ی روز بیست و هفتم

به قلم و اندیشه ی: سیدمحمدعلی ریاضی

بنوازم ، با ۷ چاکراهان!

فهیمه مستفشار

خاصیت چشم تو این غوغاست، میدانی؟
دست و دلت زیباترین دریاست، میدانی؟
پیچ و خم مویت، شده سرمشقِ نستعلیق
گفتی فقط تو در سَرَم سوداست، میدانی؟
باید که بارَم را ببندم تا تو راهی هست
تاخیر، در دیدارمان بیجاست، میدانی؟
صاحب جمالِ بی کمالی تُحفه ات نامید
من در جوابش: تحفه نه، آقاست، میدانی؟

از: فهیمه مستفشار/ بهار ۱۳۹۹

 

 

فهیمه مستفشار

 

 

فهیمه مستفشار
 
 
حتّا قطره‌ی اشکی هم نریخت زن
یک‌راست رفت سراغِ بندِ رخت و
ژاکتش را برداشت و
رفت
 
انگار دست دراز کرده باشد و
ماه را
از آسمانِ تابستان
برداشته باشد.
 
 مرد باورش نمی‌شد
چشم روی هم نگذاشت آن‌شب و
فرداشب و فردای فرداشب هم
دوهفته گذشت و
ماه برگشت و
مرد تازه فهمید زن برنمی‌گردد
 
از جا بلند شد
در آینه خودش را دید
انگار از پنجره‌ای نیم‌باز
آسمانِ بی‌ماه را دیده باشد
بعد
یادش آمد که زن ژاکتش را بُرده است.
 یانیس_ریتسوس
ترجمه : محسن آزرم
فهیمه مستفشار

زمزمه ی روز بیست و سوم

به قلم و اندیشه ی: سیدمحمدعلی ریاضی

زِ چشمِ سومم دریابم!

 

 

فهیمه مستفشار

زمزمه ی بیست و یکم

به قلم و اندیشه ی : سیدمحمدعلی ریاضی

 

قدر بدانم!

فهیمه مستفشار

 

 

فهیمه مستفشار