زمین:
چرا هیچکس به ما نگفته است که زمین
مدام چیزی را از ما پس میگیرد
و ما فکر میکنیم که زمان میگذرد
شاید زمین، آن سیارهای نیست که ما در آن باید میزیستیم
و از این رو، چیزی در ما همیشه پنهان میماند
و به این زندگی برنمیگردد .
از دستهایمان بیرون رفتهایم
از چشمهایمان
و همهچیزِ این خاک را کاویدهایم :
ــ ما بههمراه آب و باد و خاک و آتش
تبعید این سیاره شدهایم
و اینجا
زیباترین جا
برای تنهاییست .
کسی در من همهچیز را خواب میبیند.
از: شهرام شیدایی
"عکس"
سه نفر در ایستگاه
مرد، زن و بچه
دستان مرد در جیب هایش
دست بچه در دست زن
مرد غمگین
غمگین چون ترانه های محزون
زن زیبا
زیبا چون خاطرات زیبا
بچه غمگین چون خاطرات زیبا
زیبا چون ترانه های محزون
شاعر: جمال ثریا