نزار قبانی
بگذار برایت چای بریزم
امروز بهشکل غریبی خوبی
صدایت نقشی زیباست بر جامهای مغربی
و گلوبندت چون کودکی بازی میکند زیر آیینهها
و جرعهای آب از لب گلدان مینوشد
بگذار برایت چای بیاورم،
راستی گفتم که دوستت دارم ؟
گفتم که از آمدنت چقدر خوشحالم ؟
حضورت شادیبخش است مثل حضور شعر
و حضور قایقها و خاطرات دور
نزار قبانی