از کجا آمدی نمی دانم.
کجا جا خوش کردی را می دانم اما.
در دلی نشسته ای که دیرزمانی
در را بسته بود
بر هر نو مهمانی
که دیگر نه نغمه ای تازه سر می کند
نه دریچه ای می گشاید به
خیابان های باران زده در رویا هایم.
لبخند نوازشگرت از میان مه و غبار پیداست
ای خوش نشین ِدل بی سرنشین من.
آ. کلوناریس شاعر معاصر یونانی
برگردان: احمد پوری