مست زمستان مشو؛ عاقبتش بهمن استبهمنی از برف و بوف؛ در دلش آبستن استدست به سرما مبر ، چشم به بوران مدهگوشه محراب باش؛ ساقی تو این زن استگوش به هوهوی باد ؛ گر ندهی شاد بادتا برسد نوبهار، فرصت بوسیدن است!
زمستانه؛ از: فهیمه مستفشار